از خودم بدم آمد ، وقتی که به پسرک گفتم :

کفش هایم را خوب رنگ کن

و او گفت :  خاطرت جمع باشد مثل سرنوشتم برایت سیاه می کنم



سجده

و کوهی از گناه
سُر می خورد

از روی شانه هایت بر زمین!

شاید راز

سجده های طولانی

این است!



عارفی .....

عارفی را گفتند:

دنیا را چگونه می بینی؟

گفت:

آنچنان که بدون رضایت من

برگی از درخت نمی افتد!!

گفتند :

مگر تو خدایی؟

گفت :

نه!

راضی ام به رضای خدا....



خیلی جالبه .....


این خیلی جالب بود دلم نیومد نذارم

یه قسمتی ازسوره یس تو قرآن هست که نوشته:

کُلِ فی فَلَکَ

که معنیش میشه همه چیز در گردش است جالبیش اینجاست که

 اگر همینو بر عکس بخونی بازم میشه:

کُلِ فی فَلَکَ

خود آیه هم در گردشه

فقر......

می خواهم بگویم فقر همه جا سر می کشد
فقر، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست
فقر، چیزی را نداشتن است، ولی، آن چیز پول نیست... طلا و غذا نیست
فقر، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته‌ی یک کتابفروشی می نشیند
فقر، تیغه های برنده ماشین بازیافت است،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند
فقر، کتیبه‌ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند
فقر، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود.
فقر، همه جا سر می‌کشد
فقر، شب را بی غذا سر کردن نیست
فقر، روز را بی اندیشه سر کردن است.
"دکتر شریعتی"

آرزو دارم ، یک روز کودکی متولد شود که بپرسد: مادر

 "جنگ چه بود؟

"اِوه میریام"

حتما بخونیدددددد

مطلب بسیار جالب..........
علامه محمد تقی جعفری ره میگفتند:

برخی ازجامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تاپیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند.
موضوع این بود:
ارزش واقعی انسان به چیست؟
برای سنجش ارزش بسیاری ازموجودات،معیار خاصی داریم.
مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آنست.معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آنست.معیار ارزش پول پشتوانه آنست؛
اما معیار ارزش انسانها درچیست؟

هر کدام ازجامعه شناسان،سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارایه دادند.
هنگامی که نوبت به بنده رسید،گفتم:

اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد،ببینید به چه چیزی علاقه دارد و
به چه چیزی عشق میورزد.

کسیکه عشقش یک آپارتمان 2طبقه است،در واقع ارزشش بمقدار همان آپارتمان است. کسیکه عشقش ماشینش است،
ارزشش بهمان میزان است.

اما کسیکه عشقش خدای متعال است،
ارزشش به اندازه خداست.

علامه فرمودند:
من این مطلب را گفتم و پایین آمدم.
وقتی جامعه شناسان سخنان من را شنیدند،
برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
هنگامیکه تشویق آنها تمام شد،
من دوباره بلند شدم و گفتم:
عزیزان،این کلام علی ع بود



روز پدر مبارک باد